فاضلاب شهری
به نام خدا
معضل فاضلاب شهری ، مشکلی بسیار قدیمی در مناطق شمالیست . عدم نوسازی یا نوسازی بسیار کند و لاک پشتی شریانهای دفع فاضلاب زخمهای عمیقی بر پیکره نحیف محیط زیست وارد می کند . حتی در مواقعی که این شریانها در حد بسیار محدودی نوسازی می شوند ، باز هم مشکل تقریبا به قوت خود باقیست .
پس از عملیات اجرایی تعویض یا ترمیم این شریانها ، فاضلاب شهری پس از جمع آوری از کلیه مناطق شهر ، در نبود تصفیه خانه ای مناسب جهت پالایش و سالم سازی مجدد آب ، متاسفانه در کمال تعجب و با نهایت بی مهری و کم توجهی ، به مامن هزاران آبزی و جاندار که همان رودها ست سرازیر می شوند که این امر نتیجه ای جز آلودگی سریع و نابودی حتمی این مامن نخواهد داشت .
رودهایی که می توانند نه تنها منشا زندگی برای آبزیان و گیاهان اطراف بوده ، بلکه تامین کننده بسیاری از نیازهای افرادساکن در اطراف ، بلکه دور دست باشند .
سوالی که مطرح است این است که چرا اقلیمهای بسیار با ارزش و ارگانیک ما که جزو ذخایر ملی ماست بایستی با کم توجهی های محض و مطلق ، دستخوش تغییرهای بسیار گسترده و نابودی های تاسف آور گردد .
به عنوان مثال تالاب بین المللی بندر انزلی سالهاست ناله و فغانش راه به جایی نبرده و تخریب و نابودی آن در حجم و وسعت بسیار زیاد و تعجب آوری در حال انجام است .
تخلیه فاضلاب های شهری و صنایع مجاور وحتی دور دست در مقیاس بسیار وحشتناک و غیر قابل تصور در حال انجام است ، و تمامی این وقایع در پوشش خبری کامل و با اطلاع کلیه افراد روی میدهد و موضوع پنهان و مبهمی نیست .
شکل ، شیوه و سرعت نابودی این تالاب با ارزش چنان مشهود است که هیچ نیازی به تحقیقات پیچیده علمی و آکادمیک نیست . هر فردی فقط با یک بار مراجعه به این زیستگاه بسیار با ارزش متوجه آ سیب های آن خواهد شد .
حال سوال اصلی : مسئول یا مسئولین اصلی این فجایع بزرگ زیست محیطی چه کسانی هستند ؟
چه باید کرد ؟
راه حل یا راه حل های اساسی چیست و از کجا باید آغاز کرد ؟